– تعریف بارنامه دریایی[1]
اصولاً در يك داد و ستد، طرفين معامله، پس از برقراري تماسهاي اوليه و توافق در مورد مشخصات كالا و شرايط انجام معامله از قبيل قيمت، نحوه حمل و ترتيب پرداخت، كه نهايتاً منجر به انعقاد قرارداد ميگردد، نياز به انتخاب متصدي حمل و تحويل كالا به حمل كننده يا نماينده و كارگزار وي دارند تا از اين طريق تعهد خود مبني بر تحويل و تسليم كالا به خريدار را انجام دهند.
اولين تعريفي كه از بارنامه دريايي، به عمل آمده مربوط به «راهنماي دريايي» است كه بارنامه را چنين تعريف مينمايد: «بارنامه سندي است كه از طرف صاحب كشتي با ذكر تعداد و كيفيت محموله تهيه و تنظيم شده و بر طبق آن بارگيري انجام ميشود اين سند در سه نسخه صادر ميشود.»
در «قانون بارنامه انگلستان مصوب« 1855» بارنامه دريايي اينگونه تعريف شده است.
«بارنامه دريايي، رسيد باري است كه با كشتي حمل و از طرف شخصي كه قرارداد باربري را براي حمل كننده منعقد ميسازد يا نماينده او، امضاء ميشود و به منزله دليل كتبي شرايطي است كه به موجب آن كالا در قبال پرداخت كرايه معيني حمل گردد.»
بند «7 از ماده 52 فصل چهارم قانون دريايي ايران» مصوب سال «1343» بارنامه دريايي را چنين تعريف ميكند:
«بارنامه دريايي، سندي است كه مشخصات كامل بار در آن قيد و توسط فرمانده كشتي كه از طرف او براي اين منظور تعيين شده، امضاء گردد و به موجب آن تعهد شود بار توسط كشتي به مقصد حمل و به تحويل گيرنده داده شود».
مقررات «هامبورگ» كه در سال «1978» توسط کمیسیون تجارت و توسعه سازمان ملل متحد[2] منتشر گرديد، در بند «7 ماده اول» بارنامه دريايي را بدين گونه تعريف كرده است:
«بارنامه سندي است، دال بر عقد قرارداد حمل دريايي و يا تحويل گرفتن كالا بوسيله حمل كننده كه طبق آن حمل كننده، تعهد مينمايد، كالا را به گيرنده كالا كه نام وي در بارنامه درج شده يا به حامل بارنامه تحويل دهد.»
با توجه به تعاريف فوق كه از بارنامه دريايي به عمل آمده، بطور كلي ميتوان بارنامه را به صورت زير تعريف نمود:
«بارنامه عبارت است از، سندي كه حمل كننده يا نماينده وي پس از وصول كالا صادر مينمايد و حاكي از حمل كالاي معيني از يك نقطه (مبدأ حمل) به نقطه ديگر (مقصد حمل) با وسيله حمل مورد توافق (كشتي، كاميون، راه آهن، هواپيما و يا تركيبي از آنها) در قبال كرايه حمل معين ميباشد.»
به بيان ديگر ميتوان گفت، بارنامه سندي است كه ارتباط قانوني بين فرستنده كالاي مندرج در بارنامه و گيرنده همان كالا را برقرار ميكند، و به علاوه سندي است كه موجب انتقال مالكيت كالا ميگردد و به موجب اين سند، مالكيت كالاي مندرج در بارنامه از شخصي به شخص ديگر منتقل ميگردد (طارم سری،1389،ص 156). از ديدگاه حقوقي، با توجه به مقررات بينالمللي، بارنامه، سندي تعهدآور، شناخته شده و نمايانگر وجود قراردادي (رسمي يا حرفهاي) بين فرستنده كالا و حمل كننده آن، براي حمل كالاي مندرج در بارنامه ميباشد(تقی زاده،1389،ص 37و38).
1-2- تاريخچه بارنامه دريايي
تاريخ بارنامه دريايي با تاريخ حمل و نقل دريايي آغاز ميگردد، هر چند به درستي معلوم نيست از چه زماني استفاده از بارنامه معمول شده است اما گفته شده است كه در نيمه دوم قرن شانزدهم ميلادي براي تحويل و تحول كالا از برگههايي به نام بارنامه استفاده شده است(ربیعی،1386ص 138). كه به مرور به شكل بارنامه امروزي درآمده است.
طي آن سالها مرسوم بود صاحب كالا، نماينده خود را همراه كالا اعزام ميكرد تا كالا را در بندر مقصد تحويل دهد. فرمانده هر كشتي شخصی را که « اردنانس دریایی» نامیده می شد جهت ثبت محمولاتی که به کشتی منتقل ميشد به داخل كشتي ميبرد. مشخصاتي كه بدين صورت تهيه ميشد، جزئي از اسناد كشتي محسوب ميشد.
در فرمان بازرگاني دريايي «1063» ايتاليا دست خطي متعلق به قرن چهاردهم ميلادي وجود دارد، در اين سند از دفتر ثبت كشتي ياد شده كه بايد بوسيله منشي كشتي نگهداري می شد، مالك كشتي مسئول كالاهايي بوده كه در اين دفتر ثبت ميشد. اين نوشته اشاره به يك بارنامه دريايي دارد كه ظاهراً به منزله سند مالكيت كالا بوده و دلالت بر حق تاجر نسبت به كالاي ثبت شده در پايان سفر دريايي داشته است(تقی زاده،1389،ص 21).
با افزايش حجم كالا و فزوني تعداد فرستندگان، اين رويه متروك شد. صاحب كشتي در مقابل دريافت كالا، رسيدي به فرستنده كالا تسليم ميكرد و خود نيز در پايان سفر و تحويل كالا، رسيدي از گيرنده كالا دريافت ميكرد. رسيدي كه توسط صاحب كشتي صادر ميشد، در مقابل پرداخت مبلغي مشخص توسط فرستنده كالا از سوي گروه هايي گواهي ميشد (تقی زاده،1389،ص21و22).
1-3- تحولات تدوین مقررات بارنامه دريايي
با توسعه حمل ونقل دریایی و به لحاظ اینکه بارنامه دریایی حاوی قرارداد حمل بوده و ماهیتی قراردادی دارد از این رو مالکان کشتی با توسل به اصل آزادی قراردادها و درج شرط «معافیت از مسئولیت» در بارنامه دریایی خسارتهای سنگینی به صاحبان کالا تحمیل می نمودند و بواسطه همین امر و بدلیل جبران نشدن خسارات وارده به محموله های صادراتی اعتراضات شدیدی از طرف صاحبان کالا، بانک ها و کارگزاران بیمه به عملکرد مالکان کشتی نسبت به سوءاستفاده از «اصل آزادی قراردادها» صورت گرفت. این مهم سبب گردید بتدریج مقررات حاکم بر بارنامه دریایی تدوین گردد(حسینی،1389،ص 17).
1-3-1- مقررات هارت
در اواخر قرن نوزدهم لزوم وضع مقررات آمره در زمينه حمل و نقل دريايي كالا در آمريكا به عنوان كشوري كه بيشتر صاحب كالا محسوب ميشد تا صاحب كشتي، احساس شد. طرح چنين مقرراتي براي اولين بار در پاييز «1892» توسط يكي از اعضاي كنگره به نام «مايكل هارتر[3] از اوهايو[4]» در كنگره مطرح شد و در «1893» به تصويب كنگره رسيد(سواینی،1991،ص 515).[5]
به دنبال وضع و اعمال قانون هارتر، كشورهاي ديگر نيز اقدام به تصويب قانون حمل دريايي كردند. از جمله استراليا[6]، نيوزلند[7] و كانادا[8] و سرانجام اين اقدامات موجب شد تا كشورها به منظور هماهنگ ساختن اين قوانين به وضع مقررات بينالمللي بپردازند. از جمله مقررات «لاهه، مقررات لاهه – ويزبي و مقررات هامبورگ می باشند(تقی زاده،1389،ص 22)».
[1]. بارنامه دريايي (Bill of Lading) :
در زبان انگليسي « Bill of Ladin» به معناي بارنامه دريايي است. اين وضع لفظ در منظر اهل لغت به شرح ذيل بيان شده است:
الف) در ديكشنري ريشهشناسي چمبر «Chanber» آمده است:
واژه Lade از كلمه لاتين و معادل انگليسي hladen كه هر دو به معناي بار كه عادل انگليسي آن (Load) پديد آمده است. اين واژه به معناي كشيدن آب از درياست.
(Robert K. Barnhart (ed), Chamber Dictionary of Etymology, New York, ₂₀₀₄, P.₅₇₃.)
واژه bill نيز از واژه «bille» از فرانسه كهن مشتق شده است كه ريشة لاتين آن billia بوده است.
فرانسه زبانان bille را در معناي پول كاغذي و همچنين دفاع يا اتهام رسمي در حقوق بكار ميبردهاند.
(Robert K. Barnhart (ed), Chamber Dictionary of Etymology, New York, , ₂₀₀₄, P. ₉₃.)
همچنين واژه Lade در زبان انگليسي آمريكايي به نام بارگيري كشتي (Load) بكار ميرفته است كه با استعمال آن نزد بريتانياييها به معناي كشيدن آب از جايي يا بيرون كشيدن شيء از جايي تفاوت است.
(T.F. HOAD, The Concise, Oxford Dictionary of English Etymology, Oxford University Press, U.K, ₁₉₆₆, P. ₂₅₆.)
همچنين bill به معناي سند نوشته، ليست، كاتالوگ نيز استعمال شده است.
(T.F. HOAD, The Concise, Oxford Dictionary of English Etymology, Oxford University Press, U.K, ₁₉₆₆, P. ₄₁.)